واي بازم فصل امتحانا اومد چيكار بيكنيم؟
و باري ديگر دوران تن آسايي تمام شد و فصل امتحانات فرا رسيد.
فصلي پر نشاط براي آنان كه در طول 3ماه به طو مستمر درس خواندن وديگر اضطراب و استرسي ندارن.اين گروه سعادتمند به عقربه هاي ساعت نگاه ميكنند تا هر چه زودتر مسير زمان طي شود و بر سر جلسه امتحان حضور پيدا كنند.تا نتيجه كار خود را ببينند.
اما ما چه كنيم. 3ماه در تن آسايي بسر برديم.حتي يك بار هم برگ هاي كتابمان را زير و رو نكرديم.واي چه استرس مهيبي وچه اضطراب وحشتناكي داريم ما. كاش اين دوران سياه و ظلماني سپري مي شد.
اما در اين دوران(دوران امتحانات پايان ترم) بندگان خداوند زياد مي شود تعداد نماز خوانان فزون مي گردد.دعاهاي توسل زياد خوانده ميشود.درآمد مقبره ها و آرامگاه ها افزون ميگردد.ورد هاي مذهبي كه تا قبل از امتحانات خبري از آنها برسر زبان نبود كثير ميگردد. و هر مسلمان و غير مسلمان به خداوند خود متوسل ميشود.
اما عاشقان چي ميكنند:گروهي كه عاشق جاهل هستند عشقبازي را بر درس ترجيح ميدهند نا گذير ازآن كه عشق را در هر زمان و در هر مكان و در هر وضعيت مي شود باري ديگر بدست آورد اما درس را نه.
اما عاشقان عاقل ديوانه آناني هست كه هم عشقبازي خود را حفظ ميكنند و هم درس خود را و به قول سخني زيبا از امام علي كه خيليم دوستش دارم خير الامور اوسطها را انتخاب ميكنند.عشق خود را ادامه ميدهند اما كمي كمرنگر از گذشته.كه اين كار هم باعث تداوم عشق ميگردد و هم باعث جبران مافات گذشته.
اما آي جوني كه الان داري به بلاگ من بيچاره در به در نگاه مي كني از كدام گروه هستي.
از اهورا مزدايه مهربون مي خواهم كه موفق باشي.
باري ديگر دوباره عرض ميكنم نظر يادتون نره عزيزانم
و بدانيد تا يك ماه ديگه اصلان مطلب پست نميكنم چون....دارم